در مراحل مختلف ترمیم، زخم از بافت های متفاوتی تشکیل میشود. بافت تشکیل دهندبه بستر زخم اطلاعات زیادی را در مورد مرحله ترمیم زخم و چگونگی پیشرفت درمان در اختیار درمانگر قرار میدهد. این بافت های مختلف معمولاً از روی رنگ خود تعریف میشود: سیاه، زرد، قرمز و صورتی و از روی این رنگ ها ابزارهایی برای تعیین بافت زخم ابداع شده است. ذکر این نکته ضروری است که معمولاً به این روش انتقاد می شود؛ زیرا عقیده بر این است که این روش زیاده از حد ساده است و از آنجا که فرایند ترمیم زخم زنجیرهای است، زخمها اکثراً مخلوطی از بافتهای مختلف را خواهند داشت. با این وجود، این روش هنوز برای تشخیص چهار بافت اصلی در جریان ترمیم زخم از روی رنگ آن ها، کاملا قابل استفاده است و نوع بافت یک زخم می تواند روش درمانی و میزان پیشرفت درمان را مشخص نماید.
بافت نکروتیک سیاه، بافت مرده و از کار افتاده ای است. این بافت اکثراً سیاه رنگ یا چرمی شکل است ولی اگر هیدراته شود و رطوبت بگیرد، می تواند به رنگ قهوه ای یا خاکستری در آید. برای شروع ترمیم زخم، باید بافت نکروتیک را از زخم خارج کرد. برداشتن بافت نکروتیک به تخمین صحیح سایز زخم نیز کمک میکند زیرا اسکار نکروتیک می تواند وسعت زخم زیرین را پنهان کند. اگر بافت از کار افتاده و مرده در زخم وجود باشد، ترمیم زخم به تاخیر میافتد. بافت نکروزه همچنین مانند یک محیط کشت مناسب برای باکتری ها عمل میکند و بستری برای عفونت زخم خواهد بود.
هدف درمانی اولیه: هدف درمانی اولیه برای بافت نکروزه، دبریدمان و خارج کردن آن از زخم است تا ترمیم سرعت گیرد و ریسک عفونت زخم کاهش یابد.
بافت اسلاف پوست انداخته، فیبروز و زرد رنگ است و به بستر زخم اتصال محکمی دارد و به آسانی نمیتوان آن را خارج کرد. بافت فیبروزه نیز حاوی سلول های مرده و دبرید های زخم است که برای شروع ترمیم زخم باید آن را خارج نمود. به این کار خارج کردن اسلاف گفته میشود. اسلاف را میتوان به صورت مناطقی مجزا در بستر زخم یافت و آن را خارج نمود.
هدف درمانی اولیه: هدف اولیه درمان در زخم دارای اسلاف، برطرف کردن آن است.
بافت گرانولاسیون، زخمی را که در حال ترمیم است پر میکند. انتهای حلقههای مویرگی موجب قرمزرنگ و دانه دار شدن این بافت می شود. از این جا که دیوارههای مویرگ ها بسیار ظریف و نازک است، این زخمها مستعد خونریزی های شدید هستند.
هدف درمانی اولیه: برای زخم های دارای بافت گرانولاسیون، هدف اصلی حفظ رطوبت، گرمی و تمیزی سطح زخم است و باید از مالش و یا ساییدن روی این زخم ها به سطوح خشن جلوگیری شود. بافت گرانولاسیون دارای عروق زیادی است و به دلیل دیواره های نازک مویرگ ها بسیار شکننده است.
بافت اپیتلیال در مرحله انتهایی زخم تشکیل میشود. اپیتلیزاسیون در حقیقت تولید بافت جدید در بستر زخم است که اپیدرم جدیدی را به وجود میآورد. هنگامی که زخم در حال اپیتلیالیزه شدن است، کناره های آن به هم پیوسته و ممتد به نظر میرسد. همچنان که سلول های اپیتلیال به سمت سطح مهاجرت میکنند، کنارههای زخم شفاف و نقرهای به نظر میرسد. این بافت بسیار نازک و شکننده است و به راحتی آسیب می بیند.
هدف درمانی اولیه: حفاظت از بافت اپیتلیال اهمیت زیادی دارد زیرا حضور اجسام خارجی، سایش، تغییر دما و PH و عفونت میتواند روند اپیتلیالیزه شدن را متوقف سازد. به همین دلیل برای محافظت از بافت اپیتلیال استفاده از پانسمانی که رطوبت و گرما را حفظ کند و محیط تمیزی را برای ترمیم زخم به وجود آورد توصیه می شود.
زخم هنگامی که به طور کامل ترمیم میشود که سلولهای اپیتلیال کاملاً سطح آن را بپوشاند. در این شرایط سلولهای کراتینوسیت که از سایر قسمتها به محل زخم مهاجرت کردهاند، متمایز میشوند و اپیدرم ضخامت بیشتری پیدا میکند و در نهایت زخم بسته میشود. سپس کراتینوسیت ها کراتین ترشح می کنند و رنگ پوست به حالت طبیعی خود باز میگردد. در واقع تا زمانی که رنگ زخم به رنگ طبیعی پوست اطراف آن نیامده نمی توان زخم را کاملاً بهبود یافته دانست. باید از این نکته آگاه بود که زخم های تازه ترمیم شده، فاقد قدرت کششی و ارجاعی کافی هستند و بازگشت خاصیت کششی و ارجاعی ممکن است بیش از دو یا سه ماه به طول انجامد. برای مثال اگر بیمار دچار زخم فشار در ناحیه ساکروم است، نباید بلافاصله پس از اپیتلیالیزه شدن زخم درمان های حمایتی را قطع کرد زیرا ریسک ایجاد زخم مجدد به دلایل ذکر شده بیشتر است.